شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید عباس بذرافشان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
بسمالله الرحمن الرحیم اینجانب با لطف خداوند منان و توفیق و یاری او درراهی قدم نهادهام که راهی است روشن، آشکار و بدون هیچگونه نقطه تاریک و مبهمی. شیعه بعد از صدها سال و دادن بهترین اولیاء اسلام و بزرگان دین و یاران محمد (ص)، تازه روی پای خویش ایستاده. شیعه در طول تاریخ هرگز نتوانسته بود جز چند سال اول صدر اسلام، آنهم در رنج و تهاجم، حکومت را در دست بگیرد. همیشه تاریخ شیعیان مورد تجاوز و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
بسمالله الرحمن الرحیم اینجانب با لطف خداوند منان و توفیق و یاری او درراهی قدم نهادهام که راهی است روشن، آشکار و بدون هیچگونه نقطه تاریک و مبهمی. شیعه بعد از صدها سال و دادن بهترین اولیاء اسلام و بزرگان دین و یاران محمد (ص)، تازه روی پای خویش ایستاده. شیعه در طول تاریخ هرگز نتوانسته بود جز چند سال اول صدر اسلام، آنهم در رنج و تهاجم، حکومت را در دست بگیرد. همیشه تاریخ شیعیان مورد تجاوز و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
بسم رب الشهدا و الصدیقین خدایا تو میدانی که تنها بخاطر رضای تو و دفاع از دین تو، در این راه قدم نهادهام. با اتکای به تو و چشم امید به یاری تو از هیچ کوششی در راه پیشبرد اهداف و آرمانهای مکتبمان دریغ نمیکنم. خدایا به مادرانمان صبر عنایت فرما که بتوانند داغ عزیزانشان را تحمل کنند. ولی از این آگاهی که در دل این شیرزنان زینب گونه پیدا شده، مطمئن هستیم که هرگاه بیاد فرزند شهید یا مفقودشان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
بسم رب الشهدا و الصدیقین خدایا تو میدانی که تنها بخاطر رضای تو و دفاع از دین تو، در این راه قدم نهادهام. با اتکای به تو و چشم امید به یاری تو از هیچ کوششی در راه پیشبرد اهداف و آرمانهای مکتبمان دریغ نمیکنم. خدایا به مادرانمان صبر عنایت فرما که بتوانند داغ عزیزانشان را تحمل کنند. ولی از این آگاهی که در دل این شیرزنان زینب گونه پیدا شده، مطمئن هستیم که هرگاه بیاد فرزند شهید یا مفقودشان...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید ذبیح الله بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ذبيح الله بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده مپندارید؛ بلکه آنان زندهاند و در نزد خدایشان روزی میخورند. اکنون که این وصیتنامه را مینویسم، مهیا هستم تا به میهمانی خدا بروم و در جنگ و عملیات شرکت کنم. امید دارم که خداوند انشاءالله مرا با شهدای کربلا محشور گرداند. گرچه من برای رضای خدا و خشنودی آقا امام زمان(عج) به عملیات میروم. میروم تا انشاء...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ذبيح الله بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده مپندارید؛ بلکه آنان زندهاند و در نزد خدایشان روزی میخورند. اکنون که این وصیتنامه را مینویسم، مهیا هستم تا به میهمانی خدا بروم و در جنگ و عملیات شرکت کنم. امید دارم که خداوند انشاءالله مرا با شهدای کربلا محشور گرداند. گرچه من برای رضای خدا و خشنودی آقا امام زمان(عج) به عملیات میروم. میروم تا انشاء...
زندگینامه جانباز غلامحسین زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامحسین زردشت فرزند قاسم در تاریخ 15 فروردین ماه سال 1346 در شهرستان نیریز متولد گردید. او در خانوادهای زحمتکش و باایمان رشد یافت و بعلت مشکلات زندگی، چند سال از دوران ابتدایی را بیشتر نتوانست طی نماید. بعد از وقوع جنگ تحملی، لباس زیبای بسیج را پوشید و با شوق به اینکه او هم میتواند به رزمندگان دلیر اسلام کمک کند به جبهه اعزام شد. هدف وی لبیک به ندای امام عزیز و دفاع از میهن اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامحسین زردشت فرزند قاسم در تاریخ 15 فروردین ماه سال 1346 در شهرستان نیریز متولد گردید. او در خانوادهای زحمتکش و باایمان رشد یافت و بعلت مشکلات زندگی، چند سال از دوران ابتدایی را بیشتر نتوانست طی نماید. بعد از وقوع جنگ تحملی، لباس زیبای بسیج را پوشید و با شوق به اینکه او هم میتواند به رزمندگان دلیر اسلام کمک کند به جبهه اعزام شد. هدف وی لبیک به ندای امام عزیز و دفاع از میهن اسلامی و...
زندگینامه آزاده محمد مروت
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مروت در سال 1345 در شهرستان نیریز متولد شد. دوره دبستان خود را در مدرسه بختگان و دوره راهنمایی را تا سال دوم در مدرسه مسعود بزرگی نیریز سپری نمود. سپس به شغل مغازهداری روی آورد. سرانجام به خدمت وظیفه عمومی اعزام شد. در تاریخ 27/2/1365 در صالح آباد غرب، به اسارت نیروهای متجاوز بعثی درآمد و پس از 4 سال و سه ماه و 6 روز تحمل اسارت مشقت بار به میهن اسلامی بازگشت. ایشان در خصوص...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مروت در سال 1345 در شهرستان نیریز متولد شد. دوره دبستان خود را در مدرسه بختگان و دوره راهنمایی را تا سال دوم در مدرسه مسعود بزرگی نیریز سپری نمود. سپس به شغل مغازهداری روی آورد. سرانجام به خدمت وظیفه عمومی اعزام شد. در تاریخ 27/2/1365 در صالح آباد غرب، به اسارت نیروهای متجاوز بعثی درآمد و پس از 4 سال و سه ماه و 6 روز تحمل اسارت مشقت بار به میهن اسلامی بازگشت. ایشان در خصوص...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
بسمالله الرحمن الرحیم خدایا تو را سپاس بیکران که معرفت خویش را به من آموختی و عشق به راه خود را در دلم نشاندی. خدایا! ترا سپاس بیکران که به ما چنین رهبری لایق و آگاه عنایت فرمودهای تا ما بتوانیم به رهبری او، قانون اسلام را در جامعه حاکم بسازیم. خدایا سپاس که اگر شهادت راه خودت نصیب من بفرمایی و مرا جزءِ یاران خودت قرار دهی. اگر من شهید شدم وصیت میکنم به خانوادهام که برای من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
بسمالله الرحمن الرحیم خدایا تو را سپاس بیکران که معرفت خویش را به من آموختی و عشق به راه خود را در دلم نشاندی. خدایا! ترا سپاس بیکران که به ما چنین رهبری لایق و آگاه عنایت فرمودهای تا ما بتوانیم به رهبری او، قانون اسلام را در جامعه حاکم بسازیم. خدایا سپاس که اگر شهادت راه خودت نصیب من بفرمایی و مرا جزءِ یاران خودت قرار دهی. اگر من شهید شدم وصیت میکنم به خانوادهام که برای من...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید شهرام شرقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیههای عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنونصفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یکشب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیههای عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنونصفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یکشب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید اکبر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون بدرستی که ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی خداست با سلام بر امام امت و ملت غیور و شهید پرور و سلام بر شهدا و رزمندگان و سلام بر محرومین و معلولین جنگ، وصیتنامه خود را شروع مینمایم. مادر و برادرانم و خواهران مهربانم امیدوارم آخرین سلام مرا بپذیرید، ممکن است وقتی که شما این نوشته را میخوانید من دیگر میان شما نباشم و به یاران قبلیام پیوسته باشم. مرگ برای مسلمان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون بدرستی که ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی خداست با سلام بر امام امت و ملت غیور و شهید پرور و سلام بر شهدا و رزمندگان و سلام بر محرومین و معلولین جنگ، وصیتنامه خود را شروع مینمایم. مادر و برادرانم و خواهران مهربانم امیدوارم آخرین سلام مرا بپذیرید، ممکن است وقتی که شما این نوشته را میخوانید من دیگر میان شما نباشم و به یاران قبلیام پیوسته باشم. مرگ برای مسلمان...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زینب ما
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمیدانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمیدانند اما نمیدانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچههامان شاد پاشیدیم اما نمیدانند چگونه سینههامان را سپر کردیم بر سرنیزههای آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهماننواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمیدانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمیدانند اما نمیدانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچههامان شاد پاشیدیم اما نمیدانند چگونه سینههامان را سپر کردیم بر سرنیزههای آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهماننواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...